کد مطلب:293528 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:190

علی مرتضی میزان است از حیث جهاد


علی علیه السلام مجاهد فی سبیل الله است چه آن حضرت هم جهادش با دشمن خارجی و بیرونی و هم جهادش با دشمن داخلی و درونی و هر دو خالصا لوجه الله و برای خوشنودی و رضای الهی بوده است و در هر دو صورت اخلاص در عمل داشته است.

و الحق عارف ربانی جلال الدین محمد بلخی خراسانی مشهور بملای رومی را در كتاب مثنوی معنوی اشعار در رباری است كه ناظر بجهاد آن حضرت است با نفس كه این جهاد را جهاد اكبر نامند و بمورد است در این مقام ذكر آن.

ملا گوید:


از علی (ع) آموز اخلاص عمل

شیر حق را دان منزه از دغل


در غزا پهلوانی دست یافت

زود شمشیری برآورد و شتافت


او خَیُو انداخت بر روی علی (ع)

افتخار هر نبی و هر ولی


او خیو انداخت بر روئی كه ماه

سجده آرد پیش او در سجده گاه





در زمان شمشیر انداخت آن علی (ع)

كرد او اندر غزایش كاهلی


گشت حیران آن مبارز زین عمل

كرد او اندر غزایش كاهلی


گشت حیران آن مبارز زین عمل

وز نمود عفو و رحم بی محل


گفت بر من تیغ تیز افراشتی

از چه افكندی مرا بگذشتی


در شجاعت شیر ربانیستی

در مروت خود كه داند كیستی


بازگو دانم كه این اسرار هوست

ز آنكه بی شمشیر كشتن كار اوست


صانع بی آلت و بی جارحه

واهب این هدیه های رائحه


صد هزاران روح بخشد هوش را

كه خبر نبود دو چشم و گوش را


راز بگشا ای علی مرتضی (ع)

ای پس از سوء القضاء حسن القضاء


بازگو ای باز عرض خوش شكار

تا چه دیدی این زمان از كردگار





چشم تو ادراك غیب آموخته

چشمهای حاضران بر دوخته


ای علی كه جمله عقل و دیده ای

شمه ای واگو از آنچه دیده ای


تیغ حلمت جانها را چاك كرد

آب علمت خاك ما را پاك كرد


یا تو و اگر آنچه عقلت یافته است

یا بگویم آنچه بر من تافته است


از تو بر من تاخت چون داری نهان

میفشانی نور چون بر بی زبان


لیك اگر در گفت آید قرص ماه

شبروان را زودتر آرد براه


ماه بی گفتن چو باشد رهنما

چون بگوید شد ضیا اندر ضیا


چون تو بابی آن مدینه علم را

چون شعائی آفتاب حلم را


باز باش ای باب بر جویای باب

تا رسند از تو قشور اندر لباب





باز باش ای باب رحمت تا ابد

بارگاه ما له كفوا احد


بازگو ای باز عنقا گیر شاه

ای سپاه اشكن بخودنی با سپاه


در محل قهر این رحمت ز چیست

اژدها را دست دادن كار كیست


گفت من تیغ از پی حق میزنم

بنده حقم نه مامور تنم


شیر حقم نیستم شیر هوا

فعل من بر دین من باشد گوا


من چو تیغم و آن زننده آفتاب

ما رمیت از رمیت در حراب


رخت خود را من زره برداشتم

غیر حق را من عدم انگاشتم


من چو تیغم پر گهرهای وصال

زنده گردانم نه كشته در قتال


سایه ام من كدخدایم آفتاب

حاجبم من نیستم او را حجاب





خون نپوشد گوهر تیغ مرا

باد از جا كی برد میغ مرا


كه نیم كوهم ز صبر و حلم و داد

كوه را كی در رباید تند باد


باد خشم و باد شهوت باد آز

برد او را كه نبود او اهل راز


كوهم و هستی من بنیاد اوست

ور شوم چون كاه بادم باد اوست


جز بیاد او نه جنبد میل من

نیست جز عشق احد سر خیل من


تیغ حلمم گردن خشمم زده است

خشم حق بر من چو رحمت آمده است


غرق نورم گرچه سقفم شد خراب

روضه گشتم گرچه هستم بوتراب


چون درآمد علتی اندر غزا

تیغ را دیدم نهان كردن سزا


تا احب الله آید نام من

تا كه ابغض لله آید كام من





تا كه اعطالله آید جود من

تا كه امسك لله آید بود من


بخل من لله عطالله و بس

جمله لله ام نیم من آن كس


و آنچه لله میكنم تقلید نیست

نیست تخییل و گمان جز دید نیست


ز اجتهاد وز تحری رسته ام

آستین بر دامن حق بسته ام


بیش از این با خلق گفتن روی نیست

بحز را گنجای اندر جوی نیست


پست میگویم به اندازه عقول

عیب نبود این بود كار رسول


گفت امیرالمومنین با آن جوان

كه به نگام نبرد ای پهلوان


چون خدو انداختی بر روی من

نفس جنبید و تبه شد خوی من


نیم بهر حق شد و نیمی هوا

شركت اندر كار حق نبود روا





گبر این بشنید نوری شد پدید

در دل او تا كه زنارش برید


گفت من تخم جفا میكاشتم

من تو را نوعی دگر پنداشتم


تو ترازوی احد خو بوده ای

بل زبانه هر ترازو بوده ای


عرضه كن بر من شهادت را كه من

من تو را دیدم سرافراز ز من


او به تیغ حلم چندین خلق را

واخرید از تیغ چندین حلق را


تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر

بل ز صد لشكر ظفر انگیزتر


حال كه معلوم شد برای سنجش اعمال و اخلاص در آن میزان علی مرتضی علیه السلام است بر عموم مسلمانان و اهل ایمان است كه اعمال خود را در تمام شئون كمالیه انسانیه از اعتقاد و ایمان و اخلاق و افعال و اعمال با این میزان حق سنجیده و اعمال آنحضرت را سر مشق علمی و عمل خود قرار داده و آن بزرگوار را میزان و اسوه شناخته از هر جهت و هر بابت تبعیت و پیروی آن


حضرت را بر خود فرض و لازم الاتیان بدانند.

و در این صورت است كه مصداق واقعی شیعه علی علیه السلام بوده و در عداد حزب الله و انصار دین الله و از مقربین حق محسوب و اوصاف علامات شیعه بودن را دارا و واجد مقام شامخ و رفیعی در بهشت بوده و از شراب تنسیم بهره و نصیبی بقدر مرتبه و درجه معرفت توحیدی و ولایت خواهد بود.

قال علامته الربانی ملا محسن الفیض الكاشانی قدس الله سره السبحانی فی بعض كتبه نقلا عن كتب العامه عن رجل قال لكعب الاحبار ماتقول فی شیعته علی بن ابی طالب هذه الشیعته فقال انی اجد صفتهم فی كتاب الله المنزل انهم حزب الله و انصار دینه الی ان قال و هم المقربون الابرار یشربون من الرحیق المختوم و تلك عین یقال لها تسنیم لا یشرب منها غیر هم فان تسنیما عین وهبها الله لفاطمته بنت محمد صلی الله علیه و آله زوجته علی علیهماالسلام یخرج من تحت قائمته العرش و كل عین تسیل الی اسفل الجنان فانها عین تسنم الی علیین یشرب منها خاصته اهل الجنته و هم شیعته علی علیه السلام و احبائه و تلك قول الله عز و جل (یسقون من رحیق مختوم ختامه مسك و فی ذالك فلتینا فس المتنافسون و مزاجه من تسنیم عینا یشرب بها المقربون) سوره مطفیین آیه 25 الی 28


علامه ربانی و محقق صمدانی ملا محسن فیض كاشانی فدس سره در برخی از كتب نفیسه خود از كتب عامه نقل میكند از رجلی كه سئوال نمود از كعب الاحبار چه میگوئی در حق شیعه حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام. كعب الاحبار در جواب او گفت من یافتم وصف و صفت ایشان را در كتاب الله المنزل كه ایشان مصداق حزب الله و انصار دین الله می باشند الی ان قال و ایشان مصداق مقربین و ابرارند كه می نوشند در بهشت از شراب رحیق مختوم و آن چشمه ائیست كه بآن تسنیم گفته می شود و غیر از شعییان علی علیه اسلام كسی حق ندارد از آن شراب بخورد و این تسنیم چشمه ائیست كه آنرا بخشیده و عطا فرموده ذات اقدس خداوند متعال بحضرت فاطمه (ع) دختر حضرت محمد صلی الله علیه و آله زوجه حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام و این چشمه تسنیم خروجش از تحت قائمته العرش الوهی است و در افق اعلاست.

هر چشمه در بهشت شرابش سیلان دارد بسمت اسفل و پایین بهشت مگر چشمه شراب تسنیم كه مسیرش رو ببالا است و سیلانش بعالم اعلی علیین است. و این شراب تسنیم مختص خاصان از اهل بهشت است كه ایشان همان شیعیان و محبان علی مرتضی


علیه السلام می باشند. و ناظر باین است قول خدای عزوجل كه فرموده ساقیان میكده بهشتی به آنها شراب سر بمهر نوشانند كه بمشك مهر كرده اند و عاقلان بر این نعمت و شادمانی ابدی باید به شوق و رغبت بكوشند تركیب طبع این شراب ناب از عالم بالاست از سرچشمه ائیكه منحصرا مقربان الهی از آن شراب می نوشند: (رزقنا الله و ایاكم انشاءالله).

قال الباقر علیه السلام تسنیم اشرف اهل الجنته یشر به محمد صلی الله علیه و آله صرفا و یمزج لاصحاب الیمین و سایر اهل الجنته. از كتاب نفیس علم الیقین علامه ملا محسن فیض كاشانی. (ره) حضرت امام محمد باقر علیه السلام كه شكافنده علوم اولین و آخرین است در تعریف و توصیف شراب تسنیم فرموده است:

شراب تسنیم شریفترین و برترین و عالیترین شرابهای اهل بهشت است.

این شراب تسنیمی صرف و خالص و نابش مخصوص عقل كل خاتم الانبیاء و الرسل حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله است. (البته حضرات ائمه اطهار دوازده امام معصوم اوصیاء قدسین آنحضرت هم از این شراب ناب سهم دارند ولی دیگران سهم ندارند آنحضرت هم از این شراب ناب سهم دارند ولی دیگران سهم ندارند بلكه ممزوجش را با صحاب یمین و ابرار میدهند.